معنی تک سوار - جستجوی لغت در جدول جو

تک سوار: کسی که در سواری و تاخت و تاز نظیر و همتا نداشته باشد، یک سوار، یکه سوار

تصویری از تک سوار — تصویر تک سوار

فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یک سوار — تصویر یک سوار

تک سوار، یکه سوار، یکه تاز، کنایه از آفتاب

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از یک سوار — تصویر یک سوار

دلاور، یکه سوار

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تک سویه — تصویر تک سویه

یک بعدی

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از شتر سوار — تصویر شتر سوار

شتر سوار

آن که بر شتر سوار گردد

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از شکر سوار — تصویر شکر سوار

شکر سوار

سواری که سواری وی مطبوع نماید

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از آب سوار — تصویر آب سوار

حباب، دوستی، عشق، محبوب ، دیو، شیطان، مار

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از یکه سوار — تصویر یکه سوار

یکه سوار

کسی که در سواری و تاخت و تاز نظیر و همتا نداشته باشد، تک سوار، یکه تاز

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از یک سواره — تصویر یک سواره

یک سواره

یکه سوار دلیر یکه تاز، سوارساده یک فردسوار، آفتاب

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از یکه سوار — تصویر یکه سوار

یکه سوار

سواریگانه

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از یکه سوار — تصویر یکه سوار

یکه سوار

((یَ یا یِ کِّ. سَ))

سوار یگانه، بی همتا در دلیری

فرهنگ فارسی معین

تصویری از یکسوار — تصویر یکسوار

((~. س َ))

یکه سوار، تک سوار، یکه تاز

فرهنگ فارسی معین